مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20167 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

آيات و رواياتي درباره اهميت عرفان و تصوف بنويسد.

عرفان و تصوفي كه آميخته به اوهام متصوفه و افكا باطله و آداب مخصوص آنها باشد، به هيچ وجه مورد تأييد اسلام نميباشد و فقها آننان رامنحرف و عقايدشان راغير اسلامي ميدانند.(1)

عرفان به معني شناخت خدا و اساس دين واصل معارف بشري است. امام علي(ع) فرمود: اوّل الدين معرفته؛ سرآغاز دين معرفت او (خدا) است.(2) عرفان بدين معني مقول به تشكيك است و داراي درجات ميباشد، يعني هر مؤمن در حد خود نسبت به خدا شناخت دارد، بي سواد ر حد خود و دانشمندي كه عمرش را در كسب معارف و تفكر گذرانده است، به اندازه قدرت شناختش، تا برسد بهامامان معصوم(ع) و نبي گرامي اسلام(ص) كه در اعلاي عرفان و شناخت حضرت حق قرار دارند. فاصله شناختها از زمين تا آسمان است.(3)

علي(ع) فرمود: منزلت هر انسان به معرفت او است(4)

قهراً آن كه عرفانش بيشتر است، ارزشش نيز افزون است. كسي كه هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن را شهود كرده باشد، شناخت او داراي اهميت ويژهاي است. قلب عارف معدن بهترين توشه آخرت و عاليترين سرمايه سعادت يعني تقوا است. اميرمؤمنان(ع) فرمود: بهترين زاد و توشه سفر آخرت، تقوا است.(5)

و فرمود: هر چيز معدني دارد و معدن تقوا قلبهاي عارفان است.(6)

نيز فرمود: اي خدايي كه منتهاي همت عارفان هستي.(7) قرآن صاحبان دانش را در رديف فرشتگان دانست و فرمود: خدا گواهي ميدهد كه معبودي جز او نيست، و فرشتگان و صاحبان علم (هر كدام به گونهاي بر اين مطلب) گواهي ميدهند.(8) از طرفي علي(ع) فرمود: شناخت خداي سبحان عاليترين معارف است.(9)

نتيجه: از نظر قرآن و حديث معرفت خدا اصل و با ارزشترين معارف است و هر كس در اين زمينه به درجه بالاي شناخت نايل آيد، به كمال بيشتري رسيده و عارف كسي است كه خدا را از راه مهر و محبت پرستش كند، نه به اميد ثواب و نه ترس از عذابها.(10) آن چه صوفيان بدون تكيه بر قرآن و عترت و من درآوردي گويند يا عمل كنند(مثل مراسم سرسپردگي و تلقين ذكر و خرقه و استعمال موسيقي و غنا و وجد در موقع ذكر(11) و ادعاي عرفان و عارف بودن نمايند، ربطي به عرفان حقيقي ندارد و خروج از صراط مستقيم ميباشد.

پي نوشتها:

1 - محمد تقي مدرسي، مباني عرفان اسلامي، ص 182 - 184؛ ناصر مكارم شيرازي، استفتائات، ج 2، ص 36 - 37، سؤال 36 - 37؛ لطف اللَّه صافي گلپايگاني، معارف دين، ص 349 - 350 و 370؛ مرتضي مطهري، آشنايي با علوم اسلامي، كلام - عرفان، ص 78.

2 - نهج البلاغه (فيض)، ص 14، خطبه 1.

3 - لطف اللَّه صافي، معارف دين، ص 350.

4 - غرر الحكم، ج 2، ص 341 (قيمة كل امرء ما يعلم).

5 - نهج البلاغه (فيض)، ص 1137، كلام 125.

6 - محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 3، ص 1889، ماده: المعرفه، شماره: 12280.

7 - همان، شماره 12281.

8 - آل عمران (3) آيه 18.

9 - محم محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، ج 3، ص 1886، ماده المعرفه، شماره 12235.

10 - علامه طباطبايي، شيعه در اسلام، ص 109.

11 - همان، ص 111.



مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.